لهراسب قلي پور لوايي

آنگاه كه تدوين و تصحيح منزه « خاطرات وكيل التوليه» توأم با تحليل‌هاي عقلاني،تعصب پرهيز و دانايي محور را  از دكتر علي اكبر تشكري بافقي خواندم، به دوستان گفتم:« اين دانشور جوان، با برخورداري از دانش روزِ "تاريخ پژوهي"؛ در بي قراري براي پاسخ به نيازهاي تاريخي يزد ـ هم ـ قرار عقلاني دارد  و چون به داوري منصفانه اي از هويت تاريخي و فرهنگي منطقه‌ي خويش رسيده، مي كوشد تاكارهايش را  با امانت داري و خارج از جاذبه‌‌‌‌هاي مجلل وابستگي به بت هاي ذهني، به فرجام رساند. و منتظر كارهاي بعدي‌اش بوديم.
كتاب «يزد عصر صفوي»كه گويا سومين كار كتابي ايشان است، موافق انتظار ظاهر شد.
در اين كتاب؛ با رويكردي واقعيت‌گرا به زمينه و زمانه‌ي يزد ، و فارغ از «زادبوم شيفتگي»‌هاي مرسوم، مفهوم و مقصود بزرگتري را كه بيان حقيقيت است، به نمايه آورده‌است.  
بي گمان تشكري  يكي از مردان فروتن در ميدان انديشه ورزي وحوزه هاي تاريخي است. به فراخور جايگاه خويش، با همين آگاهي، فروتني و تعصب پرهيزي، تأثير فزاينده‌اي بر اصلاح رويكردهاي روان‌پاره و حق پندار، خواهدداشت.
نمي گويم  براي فهم جهان ما، جلوتر از زمان ايستاده است و لي باور دارم كه با زمان و در زمان حركت مي كند.
در«عصر يزد صفوي» عصري را تصوير كرده كه  بوده‌است. نه آنكه ما دوست داريم بوده باشد.
در مواجهه با امور فرادستان و فرودستان، كوشيده‌است عواطف، مهر و كين،  سادگي و رياهاي ‌نهفته در لايه ها وپرده‌هاي پسين را واپس زند.
احاطه اش در عرصه ي انديشه و تحليل تاريخ، افق هاي پرسش  برانگيزي را پيش چشم ما مي گشايد، تاريخ‌گونه‌ي منطقه را مي نويسد اما در سلول تنگ، منطقه ستايي افراطي، گرايش‌هاي فرو كاهنده و ذوق زدگي منطقه‌اي نمي ماند از همين روي است كه فرا تر از مرزها مي‌رود.
سخنانش درهمايش نكوداشت وحشي بافقي، آنهم پيش از رونمايي از كتاب، گريزي رندانه بود بر ضروت،روشن نگه‌داشتن حقوق شهروندي، حقوق اجتماعي، در قالب حقوق منطقه‌اي و نوعي فرصت سازي براي كاربست نقد در جاي مناسب.
درباره‌ي وحشي بافقي كم گفت اما «گزيده گفت چون‌ دُر»: «در حقیقت سرمایه وحشی بافقی دو چیز بود. یکی فقر بود و دیگر قناعت به فقر. و این دو تا پایان حیاتش نه تنها باز نمون نامش بود که او را به مظهری از مناعت طبع نمودار ساخت. اگر می بینید کلام او به دل می نشیند علت آن است که  از فرو دستان میگوید، او هرچند در مدح  فرادستان نیز اشعاری دارد ،اما جاذبه کلامش در آنست که چون تفتیدگی زادگاهش از دل سوختگان می گوید و نشیمنگاه سخنش قلب کویریان است».
 حال كه صحبت از سرمايه  است، مي توان گفت سرمايه‌ي دكتر علي اكبرتشكري بافقي:« عشق به آگاهي تاريخ‌فهمي و پرهيز ازتعصب‌ و فروتني» است. از همين روي هم سخنانش با استقبال واقع شد. باچنين سرمايه‌اي دير يا زود ـ زماني فرا مي رسد كه بافقي‌ها و يزدي هاي دانش‌دوست،آستين برپايي همايش ارج‌گزاري ايشان را بالا خواهند زد.

خبر فوق را به زبان مورد نظر ترجمه کنید

 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا